اوخ شدن
امشب جیگرمامانی داشت بازی میکردیهواومددستشوبگیره به مبل بلندشه دستش لیزخوردولبش محکم خوردبه لبه مبل کلی گریه کردوازلبشم خون اومدخیییییییییییییلللللللللللللییییییییییییییییییی ناراحت شدم کلی هم گریه کردم (توعکس خط پایین لبش) ...
نویسنده :
مامانی
22:22