کچل مامان
موهای گل پسری بلندشده بودمنم دوباره چندروزی بورهمین که به موهاش نگاه میکردم تب ولرزآرایشگاه بردنشوگریه های سرسام آورش می اومدسراغم. دیشب به بابامحمدگفتم موهاشوخودش ماشین کنه که خداروشکرقبول کرد(امیرعلی که گریه میکنه دلش طاقت نمیاره)وگل پسروکچلش کردیم یه کمم گریه کردولی خداروشکربه خوبی وخوشی تموم شدولی دیشب وامروزبه باباییش کم محلی میکردوهی دست میذاشت روسرش ومیگفت بوواینم عکسش
اینم عکس امیرعلی وآرمان(پسرداییم)که دوپشته سوارسه چرخه شدن بالاخره بایدیه جوری دوتاشونوراضی میکردیم
دوتاکلمه دیگه هم به واژه نامه امیرعلی اضافه شده:هاپو=آپو آجی=آجا
لباساشوکه عوض میکنم خودش لباس کثیفاشوبرمیداره ومیره میذاره توحمام یابقول خودش امام
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی