امیرعلیامیرعلی، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 1 روز سن داره

امیرعلی نفس مامان وبابا

تب

1391/4/18 23:44
نویسنده : مامانی
639 بازدید
اشتراک گذاری

خاله نازی اومده اینجااز خود راضیدیشبم عروسی دخترخاله حمیده بودانشالله که خوشبخت بشنقلبولی امیرعلی جونم نتونست بیادآخه جمعه بعدازظهرتب کرده بودتادیشب تب داشت وکم حوصله بودوبیحال.دیروزیه سررفتیم خونه مامان بزرگ فروغ(مامان بابایی)تاعموامیرحسین دیدگفت امیرحسین چمنا(نزدیک خونشون فضاسبزه)باامیرحسین رفت توچمن هاوهرکارش کردم نیومدمامان فروغ هم گفت حالاکه نمیخوادبیادشمابرید.ماهم اومدیم خونه آماده شدیم ورفتیم عروسیلبخندشب ساعت1رفتیم دنبالش هنوزبیداربودومنتظر.دیشب که خسته بوداومدیم خونه خوابیدولی صبح که بیدارشداینقدرگریه کردوباناخناش صورتموکندناراحتعصری هم خیلی بداخلاق ونق نقوبودفکرکنم بخاطردیشب ناراحت بودناراحت

 یه روزقبل ازمریضیش بعدازخوردن ناهار(ماکارونی)

امیرعلی درحال کتاب خوندن

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (4)

زهره مامان آریان
20 تیر 91 9:51
قیافشو منم خیلی اوقات بعد غذاخوردن آریان مستقیم میبرمش حموم.اخه میزان خسارتشون بالاست با چه جدیتی مطالعه میکنه قربونش
مامان سید کوچولو
21 تیر 91 0:44
قربونش برم چرا تب کرده تو این فصل؟ البته پسر من هم 2 هفته است اب بینی اش روونه. این نی نی ها هرچی ناخنشون رو بگیری باز هم چنگولاشون تیزه ایشالله زودتر خوب شه
مامان ارمیا
21 تیر 91 12:37
نانازی خدا بد نده. زود زود خوب میشی آقا.
خاله نازی
11 مرداد 91 18:20
سلام خواهریگل پسر خوب شده یا نه بچم همش تب داشت صورتشو کتاب خوندنش به من رفته ها