واکسن یکسالگی
امروزصبح امیرعلی جون باسه روزتاخیر(به علت تب)واکسن یکسالگیشوزد(ران پای راست)همین که خوابوندمش روی تخت گریه کردتاوقتی که بلندش کردم ولی خداروشکرواکسنش بعدش نه تب داشت ونه درد. آخیششششششششششششش خیالم راحت شدخیلی دلشوره واکسنشوداشتم دیشب تاصبح توخواب صدباررفتم درمانگاه واومدم بعدش هم باامیرعلی ومادرجون فروغ رفتیم بازاربرای گل پسرخریدکردیم که البته مادرجون فروغ تموم هزینه های خریدرامتحمل شد. براش کاپشن وجوراب مردعنکبوتی وکفش اسپرت چراغدارو بلوزبافتنی وسویشرت کلاه داروکلاه خرسی خریدیم ...
نویسنده :
مامانی
21:26