امیرعلیامیرعلی، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 18 روز سن داره

امیرعلی نفس مامان وبابا

عکس

اینروزاهمش بهونه میگیری وحوصلت سرمیره.همش میای میگی مامان چه بازی بکنم بعضی وقتاکه حوصلت سرمیره باهام دعوامیکنی ولی یه دقیقه بعدش کلی بوس وبغلم میکنی.قربون قلب مهربونت جدیداعاشق تخته فنرشدی وقتی میری روی تخته هاباگریه وبه زوربایدبیاریمت بیرون صدای ماشین بابایی که میادمیری دروبازمیکنی وبهش میگی باباجونی خسته نباشی ...
18 خرداد 1392

دردودل

امیرعلی جونم نمیدونم وقتی این مطلب هارومیخونی چندسال داری ولی میخوام اینوبهت بگم که مامانی عاشقانه دوستت داره وبهترین هاروبرات آرزومیکنه منوببخش اگربعضی وقتهاکم حوصله بودم وباهات دعواکردم یاسرت دادزدم ولی همیشه دوستت دارم جیگرکم به خاطرگل رویت تموم سختی هایی که توی حاملگی وسزارین کشیدم وفراموش کردم ودیگه ازقرص استفاده نمیکنم میدونم الان ازبچه کوچولوخوشت نمیادولی مطمنم چندسال دیگه به دردهم میخوریدوتنهانیستی.انشالله خداهم به زودی یکی دیگه ازفرشته های آسمونیشوبهمون ببخشه. خداروهزاران هزااااااااااااااااااااااااااااااااااارمرتبه شکربه خاطربچه سالم ونعمتهای فراوونش ...
14 خرداد 1392

کچل

بالاخره موهای امیرعلی روکوتاه کردم اولش دلم نمی اومدولی وقتی دیدم خیلی عرق میکنه گفتم بیخیالش دوباره درمیاد اینجامیگفت مامان ببین چه بزرگ شدم دارم کت(تک)میندازم ظهرجاتون خالی کوبیده مرغ درست کردم هی میخوردوهی میگفت دستت دردنکنه چه خوشمزست به به ...
2 خرداد 1392
1