پروژه جدید
به لطف خداازامروزپروژه دوم زندگی امیرعلی اجراکردیم پروژه اول که ازشیرگرفتن بودخیلی اذیتم نکردولی این یکی خیلی سخته ازصبح مای بیبیشوبازکردم بازبان بسیارخوش بهش گفتم امیرعلی جون ببین دیگه مای بیبی نداری هروقت جیش داشتی بهم بگوتابریم دستشویی شلوارتوخیس نکنیاخلاصه کنی قصه های غیرمستقیم وآوازم براش خوندم آخرشم بدون هیچ کلمه حرفی رفته دنبال بازیش صبح تاظهرازبس که بهش گفتم مامان جیش نداری خودم دایم دستشوییم میگرفت ازروش مامان پارساجونم استفاده کردم ویه عروسک گذاشتم تودستشویی وکلی برچسب برجسته هم زدم به سرامیکها گفتم هرباری که بیای دستشویی جیش کنی عروسکه هررنگی ازبرچسبهاروخواستی بهت میده یه چندباری شلوارشوخیس کردبعدش میگفت جیش دارم یه چندباری هم خبر...
نویسنده :
مامانی
22:23