آرایشگاه
خیلی وقته برای گل پسرم مطلب نذاشتم آخه خاله ناری اومده اینجاهمش باهم میریم بیرون یامهمون داریم خلاصه وقت نشددیگهولی توهمین هفته دوتاکارمثبت براگل پسرم انجام دادم.اول اینکه عکسهاشواز1ماهگی تایکسالگی طراحی کردم وچاپ کردم وبالاخره آلبوم یکسالگی امیرعلی هم عکسدارشداصلاتوآلبومش عکس نداشت همه عکساش توکامپیوتربود
دوم اینکه موهای جیگرطلاروهم کوتاه کردم خیلی دوست دارم بذارم موهاش بلندشه ولی فکرکنم زودباشه چون این روزای آخرهی دست میکردتوموهاش وموهاشومیکشید.ازاول هفته که میخواستم ببرمش موهاشوکوتاه کنم نشدتادیروزکه بالاخره موفق شدمآخه بارون می اومدنمیشدببرمش من عاشششششششششششششششششششششششق بارونم
ولی ایندفعه دلم میخواست هوازودی آفتابی بشه امیرعای ببرم آرایشگاه چون خیلیییییییییی توآرایشگاه گریه میکنه ومیترسه که ازاول هفته همینطوراسترس داشتم که خداروشکرباوجودگریه های شدید واعصاب خردکن بخیروخوشی تموم شد