پسربابایی
امیرعلی خیلی بابایی شده وقتی چندساعت باباشونبینه عاجزمون میکنه اینقدرنق میزنه تازنگ بزنم به باباش بیادپیشش.اونروزبردمش خیابون اینقدرجیغ زدوگریه کردکه پشیمون شدم برگشتم خونهولی دیروزباباباش رفتیم خیابون اصلا صداش درنیومدوقتی هم که سرمومیذارم رودست بابایی بخوابم اینقدرمنومیزنه وصورتمومیکنه تابلندشم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی