امیرعلیامیرعلی، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 17 روز سن داره

امیرعلی نفس مامان وبابا

تفریح

1390/5/9 0:17
نویسنده : مامانی
304 بازدید
اشتراک گذاری

پنج شنبه بامامان جون فروغ ایناوبی بی حمیده پسرعموامیروخانمش وخانواده خانمش رفتیم تفریح(قدمگاه سده)البته بقیه زودترازمارفته بودن ماهم چون بابایی کارداشت بعدارنهاررفتیم.شب هواسردبودولی درکل خوش گذشت جای همه نی نی هاخالیقلبجعه برای برگشتن یه جاوایسادیم میوه بخوریم چون امیرعلی خسته بودوهی نق میزدمنوپسرگل پییاده نشدیم امیرعلی هی نق میزدوبهونه میگرفت بعدازچنددقیقه دیدم ساکت شده ویه دفعه یه سرفه ای کردهمین که نگاش کردم دیدم ای دادبیدادچشم زخمی که باسنجاق همیشه میزدم سرشونش تودهنشهکلافهسریع درش آوردم ولی هرچی گشتیم سنجاق روپیدانکردیم.خلاصه باخیالی که سنجاق افتاده روزمین وچون کوچیکه ماپیداش نمیکنیم خودمونوگول زدیم.وقتی هم رسیدیم بابایی گفت بریم دکتر عکس بگیریم ولی من گفتم نمیخوادآخه اصلابه دلم بدنیومده بود. تاامروزکه امیرعلی پیپی کردوسنجاق ازتوشکمش اومدبیروننگرانخداروصدهزارمرتبه شکرکه مشکلی برای گل پسرپیش نیومدلبخندولی واقعاخداعجیب هوای پسرموداره آخه این سنجاق ومهره چه طوری رفته تودهنشوسنجاق سربازبدون اینکه دهن وگلوشوزخم کنه رفته پایین وامروزم بدون ذرهای خون وزخم ازپشتش اومده بیرون جای شکرفراوون داره.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (4)

nafasemaman
9 مرداد 90 0:27
خدارو 100 هزار مرتبه شکر / وایییییییییی گل پسر چه کارا میکنی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مامان آریان جون
9 مرداد 90 1:04
آی شیطون بلا این چه کاری بوووود؟؟ خدا رو شکر که چیزی نشد
مامان یاسمن
9 مرداد 90 9:14
سلام امیر علی جون. پسمل خوشکل تو باید هم سن الیسا باسی. تازه گل های فرشی که روش نشستی شبیه به گل های فرش خونه ماست.
ماماني پارسا
15 مرداد 90 20:05
بيشتر مواظب باشين توروخدا پسر من هم مهر 89 دنيا اومده ولي بلد نيس بوس کنه لينکتون ميکنم تا با هم بيشتر دوست شيم