امیرعلیامیرعلی، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 17 روز سن داره

امیرعلی نفس مامان وبابا

تب

امیرجونم دوروزپیش تب کردبردمش دکتربراش استامینوفن نوشت.فکرمیکنم مال دندوناشه آخه هرچی میبینه زودی میکنه تودهنش وآخردهنشومیخارونه.فکرکنم سختترین دندونشم همون دندونای آخردهنش باشه.انشالله که زودی دندوناش دربیادوگل پسری هم راحت بشه ...
6 تير 1391

شیطونک

ماشالله این بچه هاخیلی انرژی دارن.امروزباامیرعلی بعدازمدتهارفتیم سرمزاریه دوساعتی تمام قبرهاروپازده وهی ازاین قبرهارفته بالاواومده پایین.بازم باهزارزوروبدبختی آوردمش خونه.خونه هم که اومده بازی کرده تاهمین الان که به زورخوابش کردم دیروزبراامیزعلی شعرنی نی کوچولو چراجیش کردی...خوندم الان که میخواستم بخوابونمش گفت مامان دشویی(دستشویی)اول نفهمیدم چی میگه ومنظورش چیه آخه تاحالادستشویی نگفته بود.بعدفهمیدم منظورش همون شعرجیش رومیگه برام بخون قربونت برم که رابطه بین جیش ودستشویی رومیفهمی شبی بابابایی وامیرعلی رفتیم یه سربیرون.وقتی برگشتیم تااومدم خریدهاروبیارم پایین بابایی هم میخواست درپارکینگ وببنده دیدیم پسری خودش تنهایی پله هارورفته...
26 خرداد 1391

مرد

دیگه پسرم مردشده میره برام خرید عصری بهش گفتم بشین فیگوربگیرتاازت عکس بگیرم رفته تواتاقش ماشینشوآورده گذاشته جلوش بعدمیگه عکس یه عکس که گرفتم رفته ماشینشوگذاشته پاپایی(دمپایی)آورده   دیروزبراپسرم یه بن بن بن خریدم.ازدیروزتاحالا13تاازکارتهای بن بن بن یادگرفته قربون پسرباهوشم برم اینم یه فیگوریه دیگه ...
24 خرداد 1391

یکساله شدن وبلاگ

وبلاگ پسرم یکساله شده.مبارکهههههههههههههههههه هوراااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا       ...
24 خرداد 1391